Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2578 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
k
U
به هنگام اشاره به فرفیت با مسامحه می توان معادل 4201 دهدهی دانست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
b
U
ی معادل عدد 11 در مبنای دهدهی
lsb
U
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
double dabble
U
روش تبدیل اعداد دودویی به معادل دهدهی
hecto
U
پیشوندی معادل 01 به توان 2
excesses
U
کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
excess
U
کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
Kbyte
U
واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا معادل هزار بایت
e
U
عدد در مبنای شانزده معادل عدد دهدهی 14
design heuristics
U
راهنمایی هایی که به هنگام تقسیم یک مسئله یا برنامه بزرگ به قسمتهای کوچک وکنترل شدنی می توان از انهااستفاده کرد
decimals
U
کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
decimal
U
کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
throughput capacity
U
فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
minicomputer
U
کامپیوتر کوچک با محدوده دستوران و توان پردازش بیشتر از ریز کامپیوتر ولی غیرقابل مقایسه با سرعت و فرفیت ارسال داده کامپیوتر main frame
m
U
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
knew
U
دانست
it is to be noted that
U
باید دانست که
berthing capacity
U
فرفیت تخلیه بار لنگرگاه فرفیت اسکله
now this man was lying
U
باید دانست که این مرد دروغ میگفت
eight bit system
U
کم توان که CPU آن می توان کلمات هشت بیتی را پردازش کند
power meter
U
دستگاه اندازه گیری توان توان سنج وات متر
The truth was known to no one other than himself.
U
هیچ کس به غیر از خود او
[مرد]
حقیقت را نمی دانست.
to tell somebody something
[to let somebody in on something]
<idiom>
U
به کسی چیزی را گفتن که او نباید می دانست یا او نمی خواهد بداند.
implying
U
اشاره داشتن بر اشاره کردن
innuendoes
U
اشاره تلویحا اشاره کردن
innuendos
U
اشاره تلویحا اشاره کردن
imply
U
اشاره داشتن بر اشاره کردن
implies
U
اشاره داشتن بر اشاره کردن
innuendo
U
اشاره تلویحا اشاره کردن
valence
U
واحد فرفیت فرفیت شیمیایی
neglects
U
مسامحه
neglecting
U
مسامحه
neglected
U
مسامحه
negligence
U
مسامحه
carelessness
U
مسامحه
neglect
U
مسامحه
cunctation
U
مسامحه
negligent
U
مسامحه کار
neglectful
U
مسامحه کار
negligently
U
از روی مسامحه
conniver
U
مسامحه کار
neghgent
U
مسامحه کار
nonchalantly
U
مسامحه کارانه
conniving
U
مسامحه کردن
precrastinative
U
مسامحه کننده
connive
U
مسامحه کردن
connived
U
مسامحه کردن
precrastinative
U
مسامحه کار
connives
U
مسامحه کردن
cunctative
U
وابسته به مسامحه وتاخیر
precrastinative
U
مبنی بر مسامحه یا تعلل
circular
U
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars
U
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
ratings
U
توان نامی توان قدرت
rating
U
توان نامی توان قدرت
owenism
U
اصول عقاید رابرت اون کارخانه دار انگلیس در قرن 91 که شاید بتوان منشاء سوسیالیزم نوینش دانست
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
A jars mouth may be stopped ,a mans cannot.
<proverb>
U
در کوزه را مى توان بست اما دهان آدمى را نمى توان بست.
carload shipment
U
حمل بار مطابق با فرفیت بارگیری خودرو یا کشتی ارسال باربه اندازه فرفیت حمل بار
volt ampere meter
U
دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
mini
U
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
opportune lift
U
فرفیت حمل اضافی یا فرفیت حمل باقیمانده
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
capacity cost
U
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
decimal
U
دهدهی
decimals
U
دهدهی
decimal code
U
کد دهدهی
complement
U
مکمل دهدهی
decimal system
U
سیستم دهدهی
decimal coinage
U
مسکوکات دهدهی
decimal numeral
U
رقم دهدهی
complements
U
مکمل دهدهی
complementing
U
مکمل دهدهی
complemented
U
مکمل دهدهی
decimal notation
U
نمادسازی دهدهی
packed decimal
U
دهدهی فشرده
decimal number
U
عدد دهدهی
decimal digit
U
رقم دهدهی
nine's complement
U
مکمل دهدهی
clear one's ears
U
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
decimal digit
U
ارقام دستگاه دهدهی
binary to decimal conversion
U
تبدیل دودوئی به دهدهی
decimal number system
U
سیستم اعداد دهدهی
decade
U
دوره ده ساله دهدهی
decimal
U
رقم دهدهی اعشاری
decimalization
U
تبدیل به سیستم دهدهی
decimal notation
U
نشان گذاری دهدهی
decades
U
دوره ده ساله دهدهی
binary coded decimal
U
دهدهی به رمز دودویی
k
U
0001 در نمایش دهدهی
coded decimal
U
رقم دهدهی رمزی
decimals
U
رقم دهدهی اعشاری
decimal to binary conversion
U
تبدیل دهدهی به دودوئی
repeating decimal number
U
عدد دهدهی تکراری
grid anode capacity
U
فرفیت بین شبکه و اند فرفیت بین شبکه و پلاک
decimalize
U
تبدیل کردن به سیستم دهدهی
decimal to octal conversion
U
تبدیل دهدهی به هشت هشتی
decimal to hexadecimal conversion
U
تبدیل دهدهی به شانزده شانزدهی
coded decimal number
U
عدد دهدهی کدگذاری شده
dewey decimal
U
رده بندی دهدهی دیویی
packs
U
دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
asterisks
U
پر کردن محل دهدهی خالی با علامت *
cyclic
U
کد حلقهای که مربوط به اعداد دهدهی میشود
naturals
U
نمایش ارقام دهدهی به صورت الگوبیتی
pack
U
دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
natural
U
نمایش ارقام دهدهی به صورت الگوبیتی
asterisk
U
پر کردن محل دهدهی خالی با علامت *
decimal
U
ریاضیات و نمایش اعداد با استفاده از سیستم دهدهی
decimals
U
ریاضیات و نمایش اعداد با استفاده از سیستم دهدهی
redundant code
U
یک مقدار دهدهی کدشده به باینری با یک بیت اضافی تست
ten's complement
U
عددی که با افزودن یک به متمم نهم یک عدد دهدهی به دست آید
bcd
U
نمایش ارقام دهدهی به صورت الگویی از چهار رقم دودویی
tabbing
U
تنظیم یک ستون از اعداد به طوری که نقاط دهدهی عمودی قرار گرفته اند
keypad
U
وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهای مخصوص را بکارمی برد
nonchalant
U
اهمال کار مسامحه کار
foxes
U
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
foxing
U
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
packs
U
ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
numeric keypad
U
یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
pack
U
ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
fox
U
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
equivalent
U
معادل
equivalents
U
معادل
tantamount
U
معادل
ntamount
U
معادل
equipollent
U
معادل
equalize
U
معادل کردن .
t equivalent circuit
U
مدار معادل " T "
equalizes
U
معادل کردن .
memorials
U
معادل memorandum
equalises
U
معادل کردن .
memorial
U
معادل memorandum
order of the day
U
معادل agenda
ration in kind
U
معادل جیره
redemption
U
معادل ransom
assessor
U
معادل assesor
equivalence
U
معادل بودن
modify
U
معادل adapt
equalising
U
معادل کردن .
equalized
U
معادل کردن .
equalised
U
معادل کردن .
equalizing
U
معادل کردن .
modifies
U
معادل adapt
parity
U
معادل بودن
deception
U
معادل cheat
deceptions
U
معادل cheat
reinsurance
U
معادل re-assurance
modifying
U
معادل adapt
date labourer
U
معادل daysman
equivalent area
U
سطح معادل
reformist
U
معادل reformer
reformists
U
معادل reformer
kilo
U
معادل هزار
equalling
U
دقیقاگ معادل
menaces
U
معادل blackmail
egalitaire
U
معادل equalitarianism
menaced
U
معادل blackmail
equivalence gate
U
دریچه معادل
equals
U
دقیقاگ معادل
kilos
U
معادل هزار
equalled
U
دقیقاگ معادل
equivalent circuit
U
مدار معادل
menace
U
معادل blackmail
grade equivalent
U
معادل کلاسی
counterclaim
U
معادل set-off
equaling
U
دقیقاگ معادل
equal
U
دقیقاگ معادل
equivalent weight
U
وزن معادل
b
U
معادل با بایتها
writing obligatory
U
معادل bond
expilation
U
معادل robbery
equivalent service rounds
U
گلوله معادل
equaled
U
دقیقاگ معادل
NOT function
U
معادل تابع NAND
contango
U
معادل "continuation " & "carringover "
mile
U
معادل 53/9061 متر
miles
U
معادل 53/9061 متر
business cycle
U
معادل cycle trade
quamdiu bene se gesserit
U
معادل autculpam vitam ad
casus belli
U
معادل War Causeof
ration in kind
U
جیره معادل یاجانشین
onus probandi
U
معادل proof of burden
kilos
U
یک کیلوگرم معادل هزارگرم
kilo
U
یک کیلوگرم معادل هزارگرم
tnt equivalent
U
معادل با قدرت انفجار تی ان تی
disobedience
U
تقریبا" معادل desertion
t parameter equipment circuit
U
مدار معادل به صورت " T "
bi-
U
پیشوند معادل با bio-
final instrument
U
معادل act final
lebensraum
U
معادل living-space
giga
U
پیشوندی معادل 01بتوان 9
acid equivalent
U
معادل شیمیایی اسید
equivalently
U
بطور هم ارز یا معادل
grain
U
معادل 8460/0گرم
age equivalent scale
U
مقیاس معادل سنی
therms
U
معادل هزارکالری بزرگ
half
U
یکی از دو بخش معادل
faculty of law
U
معادل law schoolof
air mile
U
هوانوردی معادل 3301
Kbit
U
معادل هزار بایت
Recent search history
Forum search
2
New Format
1
Potential
1
دقیق ترین معادل business در فارسی چه است؟
1
olivine
1
if there's any justice
1
مقدار دهدهی بزرکترین عدد اعشاری چیست
1
pedal pamping
1
ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
1
ترجمه لغت شینه در رشته برق به انگلیسی
1
primatology
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com